معنی فارسی maglev
B2 /ˈmæɡ.lɛv/نوعی سیستم حمل و نقل ریلی با استفاده از مغناطیس.
A system of train transportation using magnetic levitation.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A train propelled by magnetic levitation.
adjective
معنی(adjective):
Describing a train, system, etc, that operates by magnetic levitation.
example
معنی(example):
قطار مغناطیسی بسیار سریع و کارآمد است.
مثال:
The maglev train is very fast and efficient.
معنی(example):
در شهرها، فناوری مغناطیسی حمل و نقل عمومی را متحول میکند.
مثال:
In cities, maglev technology is revolutionizing public transport.
معنی فارسی کلمه maglev
:
نوعی سیستم حمل و نقل ریلی با استفاده از مغناطیس.
