معنی فارسی magnanimously
C1بزرگمنشانه، به معنای انجام کارهایی با روحیه بالا و بخشندگی.
In a way that shows generosity and greatness of spirit; forgiving freely.
- ADVERB
example
معنی(example):
او پس از اختلاف نظرشان با بزرگواری او را بخشید.
مثال:
She forgave him magnanimously after their disagreement.
معنی(example):
آنها به رقبای خود با بزرگمنشی رفتار کردند.
مثال:
They acted magnanimously towards their competitors.
معنی فارسی کلمه magnanimously
:
بزرگمنشانه، به معنای انجام کارهایی با روحیه بالا و بخشندگی.