معنی فارسی magnetification
B1مغناطیسی شدن، فرایند تبدیل مواد به حالت مغناطیسی.
The process of making something magnetic.
- NOUN
example
معنی(example):
مغناطیسی شدن فلز قابلیت استفاده از آن را بهبود بخشید.
مثال:
The magnetification of the metal improved its usability.
معنی(example):
دانشمندان فرآیند مغناطیسی شدن در مواد مختلف را بررسی کردند.
مثال:
Scientists studied the magnetification process in various materials.
معنی فارسی کلمه magnetification
:
مغناطیسی شدن، فرایند تبدیل مواد به حالت مغناطیسی.