معنی فارسی magnetist

B1

مغناطیس‌شناس، کسی که در زمینه علوم مغناطیس تحقیق و مطالعه می‌کند.

A person who studies or has knowledge about magnets and magnetic fields.

example
معنی(example):

یک مغناطیس‌شناس خواص مغناطیس‌ها را مطالعه می‌کند.

مثال:

A magnetist studies the properties of magnets.

معنی(example):

مغناطیس‌شناس آزمایش‌هایی انجام داد تا میدان‌های مغناطیسی را درک کند.

مثال:

The magnetist conducted experiments to understand magnetic fields.

معنی فارسی کلمه magnetist

: معنی magnetist به فارسی

مغناطیس‌شناس، کسی که در زمینه علوم مغناطیس تحقیق و مطالعه می‌کند.