معنی فارسی magnetoid
B2مادهای که خواص مغناطیسی دارد، مشابه آهنربا اما با ویژگیهای متفاوت.
A material that exhibits magnetic properties, similar to a magnet but with different characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند یک ماده مگنتوئید جدید برای الکترونیک پیشرفته پیشنهاد داد.
مثال:
The scientist proposed a new magnetoid material for advanced electronics.
معنی(example):
یک مگنتوئید مانند آهنربا عمل میکند اما ساختارهای مولکولی متفاوتی دارد.
مثال:
A magnetoid behaves like a magnet but has different molecular structures.
معنی فارسی کلمه magnetoid
:
مادهای که خواص مغناطیسی دارد، مشابه آهنربا اما با ویژگیهای متفاوت.