معنی فارسی maidenliness
B1باكرگی، نوعی ویژگی که به عنوان نشانی از بیگناهی و پاکدامنی شناخته میشود.
The quality of being maidenly, characterized by innocence and purity.
- NOUN
example
معنی(example):
زنذگی او در رفتار ملایم او مشهود بود.
مثال:
Her maidenliness was evident in her gentle demeanor.
معنی(example):
او از باکرگی او به عنوان انعکاسی از شخصیتش تحسین کرد.
مثال:
He admired her maidenliness as a reflection of her character.
معنی فارسی کلمه maidenliness
:
باكرگی، نوعی ویژگی که به عنوان نشانی از بیگناهی و پاکدامنی شناخته میشود.