معنی فارسی main deck
B2شاهپلتفورم، سطح اصلی یا بزرگترین طبقه یک کشتی.
The primary or largest deck on a ship or boat.
- noun
noun
معنی(noun):
The deck below the spar deck.
example
معنی(example):
شاهپلتفورم کشتی وسیع است.
مثال:
The main deck of the ship is spacious.
معنی(example):
آنها مهمانی را در شاهپلتفورم برپا کردند.
مثال:
They set up the party on the main deck.
معنی فارسی کلمه main deck
:
شاهپلتفورم، سطح اصلی یا بزرگترین طبقه یک کشتی.
