معنی فارسی mainboard

B2

برد اصلی، جزء کلیدی یک سیستم کامپیوتری است که تمام قطعات به آن متصل می‌شوند.

The main circuit board of a computer, which connects the CPU, memory, and other components.

noun
معنی(noun):

Motherboard

example
معنی(example):

برد اصلی اجزای مرکزی کامپیوتر است.

مثال:

The mainboard is the central component of the computer.

معنی(example):

شما باید برد اصلی را برای کارایی بهتر ارتقا دهید.

مثال:

You need to upgrade the mainboard for better performance.

معنی فارسی کلمه mainboard

: معنی mainboard به فارسی

برد اصلی، جزء کلیدی یک سیستم کامپیوتری است که تمام قطعات به آن متصل می‌شوند.