معنی فارسی mainmortable

B1

دارایی‌هایی که به طور عمده غیرقابل تلف شدن هستند و ارزش آن‌ها پایدار است.

Assets that are crucially non-perishable and have lasting value.

example
معنی(example):

دارایی‌های اصلی غیرقابل تلف شدن شرکت در جلسه ارزیابی شدند.

مثال:

The mainmortable assets of the company were evaluated during the meeting.

معنی(example):

سرمایه‌گذاران بر روی املاک اصلی غیرقابل تلف شدن برای ثبات درازمدت تمرکز می‌کنند.

مثال:

Investors focus on mainmortable properties for long-term stability.

معنی فارسی کلمه mainmortable

: معنی mainmortable به فارسی

دارایی‌هایی که به طور عمده غیرقابل تلف شدن هستند و ارزش آن‌ها پایدار است.