معنی فارسی mainpost
B1ادارهای که در آن خدمات پستی مهمتر ارائه میشود.
The central office for postal services in a given area.
- NOUN
example
معنی(example):
او مدیر اداره پست اصلی در شهر است.
مثال:
She is the main post office manager in town.
معنی(example):
اداره پست اصلی خدماتی برای حملونقل بینالمللی دارد.
مثال:
The main post has services for international shipping.
معنی فارسی کلمه mainpost
:
ادارهای که در آن خدمات پستی مهمتر ارائه میشود.