معنی فارسی mairs

B1

عنوانی برای رئیس یک شهر یا فرماندار محلی در برخی از کشورها.

A title for the head of a town or local governor in some countries.

example
معنی(example):

شهرداران شهرها برای یک کنفرانس جمع شدند.

مثال:

The mairs of the towns gathered for a conference.

معنی(example):

او در طول جلسه به بحث درباره سیاست جدید با شهرداران پرداخت.

مثال:

She discussed the new policy with the mairs during the meeting.

معنی فارسی کلمه mairs

: معنی mairs به فارسی

عنوانی برای رئیس یک شهر یا فرماندار محلی در برخی از کشورها.