معنی فارسی maizebird
B1پرندهای با پرهای زرد که به آواز زیبا و فوایدش در کشاورزی معروف است.
A bird with bright yellow feathers known for its beautiful song and beneficial role in agriculture.
- NOUN
example
معنی(example):
پرندهی مایز به خاطر پرهای زرد روشن و آواز شادش شناخته شده است.
مثال:
The maizebird is known for its bright yellow feathers and cheerful song.
معنی(example):
کشاورزان از پرندهی مایز به خاطر نقشش در کنترل آفات قدردانی میکنند.
مثال:
Farmers appreciate the maizebird for its role in controlling pests.
معنی فارسی کلمه maizebird
:
پرندهای با پرهای زرد که به آواز زیبا و فوایدش در کشاورزی معروف است.