معنی فارسی major depressions
C1وضعیتهای اقتصادی طولانیمدت که در آن تولید و اشتغال بهطور چشمگیری کاهش مییابد.
Long-term downturns in the economy that result in widespread unemployment and decreased economic activity.
- NOUN
example
معنی(example):
این منطقه در طول سالها از رکودهای عمده رنج میبرد.
مثال:
The region suffered from major depressions over the years.
معنی(example):
رکودهای عمده میتوانند به شدت بر اقتصاد تأثیر بگذارند.
مثال:
Major depressions can impact the economy significantly.
معنی فارسی کلمه major depressions
:
وضعیتهای اقتصادی طولانیمدت که در آن تولید و اشتغال بهطور چشمگیری کاهش مییابد.