معنی فارسی majorship
B2رهبری به مقام یا موقعیتی اشاره دارد که در آن شخص مسئولیت رهبری یک گروه یا سازمان را بر عهده دارد.
The position or office of a major or leader.
- NOUN
example
معنی(example):
رهبری در یک حوزه خاص معمولاً به آموزش گستردهای نیاز دارد.
مثال:
Majorship in a particular field often requires extensive training.
معنی(example):
او پس از سالها فداکاری و تلاش به رهبری دست یافت.
مثال:
He achieved majorship after years of dedication and hard work.
معنی فارسی کلمه majorship
:
رهبری به مقام یا موقعیتی اشاره دارد که در آن شخص مسئولیت رهبری یک گروه یا سازمان را بر عهده دارد.