معنی فارسی make a — fist of
B1به معنای تلاش برای به حداکثر رساندن توانایی یا استعداد در انجام کاری است.
To make a good effort or result at something.
- IDIOM
example
معنی(example):
او سعی کرد ارائه خوبی داشته باشد.
مثال:
He tried to make a good fist of his presentation.
معنی(example):
او همیشه در پختن یک کار عالی انجام میدهد.
مثال:
She always makes a great fist of baking.
معنی فارسی کلمه make a — fist of
:
به معنای تلاش برای به حداکثر رساندن توانایی یا استعداد در انجام کاری است.