معنی فارسی make a hames of

B2

به معنای خرابکاری یا از بین بردن چیزی به طرز ناامید کننده.

To mess something up or do something badly.

example
معنی(example):

او پروژه را خراب کرد.

مثال:

He made a hames of the project.

معنی(example):

این بار ارائه را خراب نکنید.

مثال:

Don't make a hames of the presentation this time.

معنی فارسی کلمه make a hames of

: معنی make a hames of به فارسی

به معنای خرابکاری یا از بین بردن چیزی به طرز ناامید کننده.