معنی فارسی make every effort
B1هر گونه تلاشی که میتوان انجام داد برای رسیدن به هدفی.
To try as hard as possible to achieve something.
- IDIOM
example
معنی(example):
او هر تلاشی خواهد کرد تا کار را به اتمام برساند.
مثال:
She will make every effort to complete the task.
معنی(example):
شما باید هر تلاشی کنید تا به موقع باشید.
مثال:
You should make every effort to be on time.
معنی فارسی کلمه make every effort
:
هر گونه تلاشی که میتوان انجام داد برای رسیدن به هدفی.