معنی فارسی make it a rule to do something

B2

قاعده‌گذاری، به معنای اینکه به منظور رسیدن به هدف یا نظم چیزی را به‌صورت الزامی انجام دهید.

To establish a habit or principle of doing something consistently.

example
معنی(example):

من این را قاعده قرار می‌دهم که هر روز ورزش کنم.

مثال:

I make it a rule to exercise every day.

معنی(example):

او این را قاعده قرار می‌دهد که سر وقت باشد.

مثال:

She makes it a rule to be punctual.

معنی فارسی کلمه make it a rule to do something

: معنی make it a rule to do something به فارسی

قاعده‌گذاری، به معنای اینکه به منظور رسیدن به هدف یا نظم چیزی را به‌صورت الزامی انجام دهید.