معنی فارسی make much of
B1به موضوعی یا شخصی توجه زیادی نشان دادن و آنها را مهم دانستن.
To place great emphasis on something or someone, to regard them as very important.
- IDIOM
example
معنی(example):
او به دستآوردهایش اهمیت میدهد و اغلب درمورد آنها رو راست است.
مثال:
He makes much of his achievements, often bragging about them.
معنی(example):
آنها در جلسات خود به سیاست جدید اهمیت میدهند.
مثال:
They make much of the new policy in their meetings.
معنی فارسی کلمه make much of
:
به موضوعی یا شخصی توجه زیادی نشان دادن و آنها را مهم دانستن.