معنی فارسی make-for

B1

مناسب ساختن یا فراهم نمودن شرایط مطلوب برای چیزی.

To create a specified condition or situation that is beneficial.

example
معنی(example):

پارک جدید مکان عالی برای استراحت خواهد بود.

مثال:

The new park will make for a great place to relax.

معنی(example):

این سیاست جدید باعث خواهد شد که کارها در شرکت بهتر انجام شوند.

مثال:

This new policy will make for smoother operations in the company.

معنی فارسی کلمه make-for

: معنی make-for به فارسی

مناسب ساختن یا فراهم نمودن شرایط مطلوب برای چیزی.