معنی فارسی make-up-2
B1آرایش، محصولاتی که برای زیبایی ظاهر به کار میروند؛ همچنین به معنی آشتی یا جبران کردن نیز کاربرد دارد.
Cosmetic products applied to enhance or alter the appearance; also refers to reconciliation after a conflict.
- OTHER
example
معنی(example):
او از آرایش برای بهبود ویژگی های خود استفاده می کند.
مثال:
She uses make-up to enhance her features.
معنی(example):
آنها پس از دعوایشان یک آشتی داشته اند.
مثال:
They had a make-up session after their fight.
معنی فارسی کلمه make-up-2
:
آرایش، محصولاتی که برای زیبایی ظاهر به کار میروند؛ همچنین به معنی آشتی یا جبران کردن نیز کاربرد دارد.