معنی فارسی makeless
B1بیخلق، اصطلاحی برای توصیف رویکردی که در آن چیزی اضافه یا بیفایده وجود ندارد.
Without creation; a term to describe an approach where there is nothing superfluous or unnecessary.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
با وجود چالشها، هنرمند در رویکرد خود به خلاقیت، بیخلق بود.
مثال:
Despite the challenges, the artist remained makeless in his approach to creativity.
معنی(example):
طراحی عمداً بدون خلق بود تا سادگی را به تصویر بکشد.
مثال:
The design was intentionally makeless to evoke simplicity.
معنی فارسی کلمه makeless
:
بیخلق، اصطلاحی برای توصیف رویکردی که در آن چیزی اضافه یا بیفایده وجود ندارد.