معنی فارسی makework
B1کارهای غیرضروری یا بیهوده که به‌دلیل نداشتن کار اصلی انجام می‌شوند.
Work that is created to keep someone busy without being productive.
- noun
noun
معنی(noun):
An activity or task assigned or undertaken for the sake of activity or busy-ness, rather than because of a particular need.
example
معنی(example):
او تمایل دارد کارهای اضافی ایجاد کند تا از پرداختن به مسائل اصلی خودداری کند.
مثال:
He tends to create makework to avoid addressing the main issues.
معنی(example):
مدیر از کارمندان انتقاد کرد به دلیل صرف وقت برای کارهای اضافی به جای مفید بودن.
مثال:
The manager criticized the employees for wasting time on makework instead of being productive.
معنی فارسی کلمه makework
:
کارهای غیرضروری یا بیهوده که به‌دلیل نداشتن کار اصلی انجام می‌شوند.
