معنی فارسی malapropoism

B1

اشتباه در استفاده از کلمات که باعث ایجاد معنی‌ای متفاوت و معمولاً خنده‌دار می‌شود.

The mistaken use of a word in place of a similar-sounding one, often with unintentionally amusing effect.

example
معنی(example):

او یک اشتباه معنادار کرد وقتی گفت 'او هسته ی ادبیات است'.

مثال:

He used a malapropoism when he said 'He is the pineapple of politeness'.

معنی(example):

اشتباه معنادار می‌تواند یک سخنرانی را خنده‌دار کند.

مثال:

Malapropoism can make a speech humorous.

معنی فارسی کلمه malapropoism

: معنی malapropoism به فارسی

اشتباه در استفاده از کلمات که باعث ایجاد معنی‌ای متفاوت و معمولاً خنده‌دار می‌شود.