معنی فارسی malax

B1

مالاکس، عمل ورز دادن و مخلوط کردن دقیق مواد غذایی.

The act of kneading or mixing ingredients thoroughly.

example
معنی(example):

برای مالاکس کردن خمیر به خوبی، ورز دادن ضروری است.

مثال:

To malax dough properly, kneading is essential.

معنی(example):

مالاکس می‌تواند بافت ترکیب را بهبود بخشد.

مثال:

Malax can improve the texture of the mixture.

معنی فارسی کلمه malax

: معنی malax به فارسی

مالاکس، عمل ورز دادن و مخلوط کردن دقیق مواد غذایی.