معنی فارسی maledictions
B2نفرینها، عباراتی که برای آرزوی بدی به کسی گفته میشوند.
Curses; the act of invoking evil upon someone.
- noun
noun
معنی(noun):
A curse.
معنی(noun):
Evil speech.
example
معنی(example):
مرد پیر از نفرینهایی صحبت کرد که میتوانند بدشانسی بیاورند.
مثال:
The old man spoke of maledictions that could bring bad luck.
معنی(example):
در افسانهها، نفرینها معمولاً توسط جادوگران اعلام میشوند.
مثال:
In folklore, maledictions are often cast by witches.
معنی فارسی کلمه maledictions
:
نفرینها، عباراتی که برای آرزوی بدی به کسی گفته میشوند.