معنی فارسی malformations
B2به تغییرات غیرطبیعی در ساختار بدن یا عملکرد اشاره دارد.
Abnormal formations or structures, often in a biological or physiological context.
- noun
noun
معنی(noun):
An abnormal formation.
معنی(noun):
An abnormal developmental feature of offspring.
example
معنی(example):
برخی ناهنجاری‌ها می‌توانند از طریق جراحی اصلاح شوند.
مثال:
Some malformations can be corrected through surgery.
معنی(example):
ناهنجاری‌ها در توسعه می‌توانند مشکلات سلامتی مختلفی ایجاد کنند.
مثال:
Malformations in development can cause various health issues.
معنی فارسی کلمه malformations
:
به تغییرات غیرطبیعی در ساختار بدن یا عملکرد اشاره دارد.
