معنی فارسی malformed
B1ناقص یا نادرست در ساختار یا فرمت، به گونهای که عملکرد صحیح نداشته باشد.
Not formed correctly; distorted or improperly structured.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not formed correctly; misshapen; deformed.
example
معنی(example):
سند به صورت ناقص بود و نمیتوانست پردازش شود.
مثال:
The document was malformed and could not be processed.
معنی(example):
او یک پیام خطا دریافت کرد زیرا درخواست به صورت ناقص بود.
مثال:
He received an error message because the request was malformed.
معنی فارسی کلمه malformed
:
ناقص یا نادرست در ساختار یا فرمت، به گونهای که عملکرد صحیح نداشته باشد.