معنی فارسی malgre
B1با وجود، علیرغم.
In spite of; despite.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
آنها موفق شدند، علیرغم شانسهای نامساعد.
مثال:
They succeeded, malgre the odds against them.
معنی(example):
با وجود ساعت دیر، او تصمیم گرفت با او تماس بگیرد.
مثال:
Malgre the late hour, she decided to call him.
معنی فارسی کلمه malgre
:
با وجود، علیرغم.