معنی فارسی malison

B2 /ˈmælɪsən/

مالیسون، نفرینی که به کسی یا چیزی وارد می‌شود، اغلب به عنوان عذاب یا بدبختی توصیف می‌شود.

A curse; often associated with evil or misfortune.

noun
معنی(noun):

A curse, a malediction.

example
معنی(example):

مالیسون، روستا را برای نسل‌ها نفرین کرده بود.

مثال:

The malison had cursed the village for generations.

معنی(example):

در داستان، یک مالیسون بر روی شاهزاده به خاطر کارهای بدش گذاشته شده بود.

مثال:

In the story, a malison was placed upon the prince for his misdeeds.

معنی فارسی کلمه malison

: معنی malison به فارسی

مالیسون، نفرینی که به کسی یا چیزی وارد می‌شود، اغلب به عنوان عذاب یا بدبختی توصیف می‌شود.