معنی فارسی mallemuck

B1

مالموک به وضعیت‌های نامرتب یا کثیف اطلاق می‌شود.

Mallemuck is a term describing untidy or messy conditions.

example
معنی(example):

مالموک اصطلاحی است که برای توصیف وضعیت‌های کثیف یا نامرتب استفاده می‌شود.

مثال:

Mallemuck is a term used to describe messy or dirty situations.

معنی(example):

او خود را در یک مالموک پیدا کرد و سعی کرد بعد از مهمانی تمیز کند.

مثال:

He found himself in a mallemuck, trying to clean up after the party.

معنی فارسی کلمه mallemuck

: معنی mallemuck به فارسی

مالموک به وضعیت‌های نامرتب یا کثیف اطلاق می‌شود.