معنی فارسی mama put

A2

ماما، اصطلاحی که به مادر به صورت محبت‌آمیز اطلاق می‌شود.

A familiar or affectionate term for mother.

example
معنی(example):

ماما بچه را خواباند.

مثال:

Mama put the baby to sleep.

معنی(example):

ماما احساساتش را برای روز کنار گذاشت.

مثال:

Mama put her feelings aside for the day.

معنی فارسی کلمه mama put

: معنی mama put به فارسی

ماما، اصطلاحی که به مادر به صورت محبت‌آمیز اطلاق می‌شود.