معنی فارسی mammalogist

B1

یک فرد متخصص در مطالعه پستانداران و رفتار آنها.

A scientist who studies mammals.

example
معنی(example):

یک ممالگوشناس به مطالعه گونه‌های مختلف پستانداران می‌پردازد.

مثال:

A mammalogist studies various species of mammals.

معنی(example):

ممالگوشناس یک ارائه درباره تأثیر تغییرات آب و هوایی بر پستانداران داد.

مثال:

The mammalogist gave a presentation on the impact of climate change on mammals.

معنی فارسی کلمه mammalogist

: معنی mammalogist به فارسی

یک فرد متخصص در مطالعه پستانداران و رفتار آنها.