معنی فارسی mammilla
B2مامیل، به برآمدگی شبیه نوک اشاره دارد که در آناتومی پستانداران نمود دارد.
A nipple or nipple-like structure found in the anatomy of mammals.
- noun
noun
معنی(noun):
The nipple.
example
معنی(example):
مامیل یک ویژگی کلیدی در آناتومی پستانداران است.
مثال:
The mammilla is a key feature in mammalian anatomy.
معنی(example):
پزشکان مامیل را برای درک تولید شیر مطالعه می کنند.
مثال:
Doctors study the mammilla to understand milk production.
معنی فارسی کلمه mammilla
:
مامیل، به برآمدگی شبیه نوک اشاره دارد که در آناتومی پستانداران نمود دارد.