معنی فارسی mammonitish
B1مامونیتی، توصیفکنندهای برای رفتارها و نگرشهای مربوط به ارزشهای مادی.
Characteristic of having an excessive focus on wealth and materialism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظرات مامونیتی او در انتخابهای زندگیاش مشهود بود.
مثال:
Her mammonitish views were evident in her lifestyle choices.
معنی(example):
نگرش مامونیتی ممکن است شکافهایی میان طبقات مختلف اجتماعی ایجاد کند.
مثال:
The mammonitish attitude can create divides among different social classes.
معنی فارسی کلمه mammonitish
:
مامونیتی، توصیفکنندهای برای رفتارها و نگرشهای مربوط به ارزشهای مادی.