معنی فارسی mammotomy

B2

ماموتومی عمل جراحی برای برداشتن ناحیه‌ای از پستان به منظور بررسی میکروسکوپی بافت‌ها است.

A surgical procedure to remove a portion of breast tissue for examination.

example
معنی(example):

پزشک یک ماموتومی را برای بررسی ناهنجاری‌ها انجام داد.

مثال:

The doctor performed a mammotomy to check for abnormalities.

معنی(example):

ماموتومی معمولاً برای تشخیص شرایط سینه استفاده می‌شود.

مثال:

A mammotomy is often used to diagnose breast conditions.

معنی فارسی کلمه mammotomy

: معنی mammotomy به فارسی

ماموتومی عمل جراحی برای برداشتن ناحیه‌ای از پستان به منظور بررسی میکروسکوپی بافت‌ها است.