معنی فارسی mammy
A2مامان به معنای مادر است و به طور غیررسمی و محبت‌آمیز برای اشاره به مادر استفاده می‌شود.
An affectionate term for mother, often used in informal contexts.
- noun
noun
معنی(noun):
Mamma; mother
معنی(noun):
(historical, often pejorative) In the southern United States, a black nanny employed to look after white children; or in the antebellum South, a female slave who was close to the household and looked after the children.
example
معنی(example):
مامان من بهترین بیسکویت‌ها را درست می‌کند.
مثال:
My mammy makes the best cookies.
معنی(example):
وقتی از خانه دور هستم دلم برای مامانم تنگ می‌شود.
مثال:
I miss my mammy when I am away from home.
معنی فارسی کلمه mammy
:
مامان به معنای مادر است و به طور غیررسمی و محبت‌آمیز برای اشاره به مادر استفاده می‌شود.
