معنی فارسی managed economies
B2اقتصادهایی که تحت نظارت و کنترل دولت هستند و به طور فعال تنظیم میشوند.
Economies that are planned and regulated by the government.
- NOUN
example
معنی(example):
اقتصادهای مدیریت شده میتوانند سریعتر به تغییرات بازار پاسخ دهند.
مثال:
Managed economies can respond faster to market changes.
معنی(example):
در یک اقتصاد مدیریت شده، دولت نقش عمدهای ایفا میکند.
مثال:
In a managed economy, the government plays a significant role.
معنی فارسی کلمه managed economies
:
اقتصادهایی که تحت نظارت و کنترل دولت هستند و به طور فعال تنظیم میشوند.