معنی فارسی manchurian

B2

سبک غذایی که به منطقه منچوری در چین مرتبط است، با طعم‌های خاص.

Relating to the region of Manchuria or its cuisine.

example
معنی(example):

آشپزی منچوری به خاطر طعم‌های پررنگش معروف است.

مثال:

Manchurian cuisine is famous for its bold flavors.

معنی(example):

من برای شام، مرغ منچوری سفارش دادم.

مثال:

I ordered Manchurian chicken for dinner.

معنی فارسی کلمه manchurian

: معنی manchurian به فارسی

سبک غذایی که به منطقه منچوری در چین مرتبط است، با طعم‌های خاص.