معنی فارسی mandays
B1واحدی برای اندازهگیری تعداد روزهای کاری لازم برای انجام یک پروژه.
A measure of the amount of work performed by an individual in one day.
- NOUN
example
معنی(example):
تیم ساعات کار خود را به صورت روزهای کاری ثبت کرد تا دقت داشته باشد.
مثال:
The team logged their hours in mandays for accuracy.
معنی(example):
برآورد روزهای کاری در تخصیص منابع برای پروژهها مفید است.
مثال:
Estimating mandays helps in resource allocation for projects.
معنی فارسی کلمه mandays
:
واحدی برای اندازهگیری تعداد روزهای کاری لازم برای انجام یک پروژه.