معنی فارسی mandment

B1

وصیت یا دستوری که به عنوان یک قانون مذهبی یا اخلاقی باید دنبال شود.

A commandment or rule that is to be followed, often in a religious context.

example
معنی(example):

این وصیت به ما می‌گوید که به یکدیگر مهربان باشیم.

مثال:

The mandment tells us to be kind to one another.

معنی(example):

پیروی از این وصیت می‌تواند جامعه ما را بهبود بخشد.

مثال:

Following the mandment can improve our community.

معنی فارسی کلمه mandment

: معنی mandment به فارسی

وصیت یا دستوری که به عنوان یک قانون مذهبی یا اخلاقی باید دنبال شود.