معنی فارسی manducable

B1

قسمت یا اعضای حیوانات که برای جویدن غذا به کار می‌روند.

Referring to something that is capable of being chewed.

example
معنی(example):

قسمت قابل خوردن حیوان برای جویدن استفاده می‌شود.

مثال:

The manducable part of the animal is used for chewing.

معنی(example):

برخی گونه‌ها دارای ساختار مخصوص قابل خوردن هستند.

مثال:

Certain species have a specialized manducable structure.

معنی فارسی کلمه manducable

: معنی manducable به فارسی

قسمت یا اعضای حیوانات که برای جویدن غذا به کار می‌روند.