معنی فارسی manducated
B1نشخوار کرده، به معنی خوردن و نشخوار کردن غذا با دقت و به آرامی.
Past tense of manducate, meaning to chew or eat with care.
- verb
verb
معنی(verb):
To chew; to masticate.
معنی(verb):
To eat.
example
معنی(example):
گاو غذا را به آرامی نشخوار کرد.
مثال:
The cow manducated its food slowly.
معنی(example):
او در حین خواندن شعر، کلمات را با دقت نشخوار کرد.
مثال:
He manducated the words as he read the poem.
معنی فارسی کلمه manducated
:
نشخوار کرده، به معنی خوردن و نشخوار کردن غذا با دقت و به آرامی.