معنی فارسی maned wolf
B1گونهای از گرگ که دارای یال و پاهای بلند است، و در مناطق مرتفع آمریکای جنوبی زندگی میکند.
A species of wolf resembling a red fox, native to South America, known for its long legs and mane.
- noun
noun
معنی(noun):
The largest canid of South America, Chrysocyon brachyurus.
example
معنی(example):
گرگ مَنِد به خاطر پاهای بلند و یال خاصش شناخته میشود.
مثال:
The maned wolf is known for its long legs and distinctive mane.
معنی(example):
گرگهای مَنِد بومی آمریکای جنوبی هستند.
مثال:
Maned wolves are native to South America.
معنی فارسی کلمه maned wolf
:
گونهای از گرگ که دارای یال و پاهای بلند است، و در مناطق مرتفع آمریکای جنوبی زندگی میکند.