معنی فارسی maneuverability
B1قابلیت یک وسیله نقلیه برای تغییر موقعیت یا مسیر به آسانی.
The ability to move or be maneuvered easily.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت مانور خودرو به آن اجازه میدهد که چرخشهای تند را انجام دهد.
مثال:
The maneuverability of the car allows it to take sharp turns.
معنی(example):
بهبود قابلیت مانور برای طراحیهای جدید هواپیماها ضروری است.
مثال:
Improved maneuverability is crucial for new aircraft designs.
معنی فارسی کلمه maneuverability
:
قابلیت یک وسیله نقلیه برای تغییر موقعیت یا مسیر به آسانی.