معنی فارسی mangery

B1

مانگری، مکانی که در آن غذا تهیه و سرو می‌شود، به ویژه در گذشته.

An establishment for preparing and serving food, especially in earlier times.

example
معنی(example):

مانگری قدیمی به خاطر دستورالعمل‌های خوشمزه‌اش شناخته شده بود.

مثال:

The old mangery was known for its delicious recipes.

معنی(example):

آنها یک مانگری راه‌اندازی کردند تا به جامعه محلی خدمت کنند.

مثال:

They established a mangery to serve the local community.

معنی فارسی کلمه mangery

: معنی mangery به فارسی

مانگری، مکانی که در آن غذا تهیه و سرو می‌شود، به ویژه در گذشته.