معنی فارسی manipulable

B1

قابل کنترل یا تغییر، به ویژه به صورتی که تحت تأثیر دیگران قرار گیرد.

Able to be handled, controlled, or influenced.

example
معنی(example):

این اسباب‌بازی قابل کنترل است و بازی با آن لذت‌بخش است.

مثال:

The toy is manipulable, making it fun to play with.

معنی(example):

افکار او توسط دوستانش قابل کنترل بود.

مثال:

Her thoughts were manipulable by her friends.

معنی فارسی کلمه manipulable

: معنی manipulable به فارسی

قابل کنترل یا تغییر، به ویژه به صورتی که تحت تأثیر دیگران قرار گیرد.