معنی فارسی mankilling
B2مَردکشی به معنای کشتن مردان و به طور خاص در بستر قصهها و داستانها مورد استفاده قرار میگیرد.
The act or concept of killing a man, often in a figurative or narrative context.
- NOUN
example
معنی(example):
عمل مَردکشی اغلب در فیلمها به تصویر کشیده میشود.
مثال:
The act of mankilling is often portrayed in movies.
معنی(example):
آنها درباره پیامدهای اخلاقی مَردکشی در ادبیات بحث کردند.
مثال:
They discussed the moral implications of mankilling in literature.
معنی فارسی کلمه mankilling
:
مَردکشی به معنای کشتن مردان و به طور خاص در بستر قصهها و داستانها مورد استفاده قرار میگیرد.