معنی فارسی manred

B1

مانرد، جشن و سرور پس از موفقیت یا پیروزی.

A celebration or festivity following a victory.

example
معنی(example):

مرد مانرد جشن شادمانه‌ای پس از پیروزی بود.

مثال:

The manred was a jubilant celebration after the victory.

معنی(example):

در مانرد، همه با شادی آهنگ می‌خواندند و می‌رقصیدند.

مثال:

At the manred, everyone sang and danced joyfully.

معنی فارسی کلمه manred

: معنی manred به فارسی

مانرد، جشن و سرور پس از موفقیت یا پیروزی.