معنی فارسی mansuetely
B1به طرز نرم و ملایم صحبت کردن یا عمل کردن؛ بدون خشونت و به طور دلچسب.
In a gentle and mild manner; acting calmly and kindly without aggression.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به آرامی و با ملایمت با کودک ناراحت صحبت کرد.
مثال:
She spoke mansuetely to soothe the upset child.
معنی(example):
او به آرامی و با ملایمت دوستانش را بعد از خبر بد دلگرم کرد.
مثال:
He mansuetely reassured his friends after the bad news.
معنی فارسی کلمه mansuetely
:
به طرز نرم و ملایم صحبت کردن یا عمل کردن؛ بدون خشونت و به طور دلچسب.